آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 12 سال و 11 روز سن داره

دخترم آرشید بانو

خرید سیسمونی

1391/7/23 16:34
381 بازدید
اشتراک گذاری

از آنجایی که دکتر دستور استراحت داده بود و نمی تونستم راه برم زیاد به بازار برای خرید نرفتیم یک روز از صبح من و بابایی و مامان شهین  برای سفارش تخت و کمد به یافت آباد رفتیم که من از هیچ مدلی خوشم نیامد من دوست داشتم خودم رنگ و مدل تخت و کمدت را انتخاب کنم ولی همه می گفتن ما همین طرحی رو که اینجا میبینید می زنیم و نمیشه انتخاب کرد بالاخره به میدان حسن آباد رفتیم و من مدل و رنگ تخت و کمدت را انتخاب کردم و آقای فروشنده بهم اطمینان داد که طبق سفارش من کار را انجام می دهند ، یک روز هم برای کالسکه و کریر و روروک رفتیم یک مغازه من همه را از آنجا انتخاب کردم و باقی وسایل رو یک روز من پیش بابا داود موندم و بابا به همراه مامان شهین رفتن بازار کرج و از اونجا زحمت خرید باقی وسایل و خرده ریزها رو کشیدن مثل لحاف تشک تخت و لوستر اتاق خوابت ،یک جفت کفش ،ننو ،سرویس حوله .

عزیز دلم خیلی دلم می خواست که می تونستم برم با حوصله برات خرید کنم همه مغازه ها رود دونه به دونه ببینم ولی باید استراحت می کردم و گذاشتم وقتی به دنیا اومدی با هم بریم خرید کنیم .الان اینجا ازت تشکر می کنم چون آنقدر دختر خوب و خانمی هستی که وقتی میریم بیرون صدات در نمی یاد و تازه کلی هم ذوق می کنی و میزاری مامان با حوصله خرید کنه بوس به دختر نازم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)